... سپس خداوند بزرگ ، خاکی از قست های گوناگون زمین ، از قسمت های سخت و نرم ، شور و شیرین ، گرد آورد ، آب بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد ، و با افزودن رطوبت ، چسبناک گردید ، که از آن ، اندامی شایسته ، و عضوهایی جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید . آن را خشکانید تا محکم شد .خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معین و سرانجامی مشخص ، اندام انسان ، کامل گردید . آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد ، دارای نیروی اندیشه ، که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در دیگر موجودات ، تصرف نماید . به انسان اعضا و جوارحی بخشید ، که در خدمت او باشند ، و ابزاری عطا فرمود ، که آنها را در زندگی به کار گیرد ، قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد ...
... سپس خداوند آدم را در خانه مسکن داد که زندگی در آن گوارا بود . جایگاه او را امن و امان بخشید و او را از شیطان و دشمنی او ترساند . پس شیطان او را فریب داد ، بدان علت که از زندگی آدم در بهشت و همنشینی او با نیکان حسادت ورزید . پس آدم یقین را به تردید ، و عزم استوار را به گفته های ناپایدار شیطان فروخت و شادی خود را به ترس تبدیل کرد ، که فریب خوردن برای او پشیمانی آورد ، آنگاه خدای سبحان در توبه را به روی آدم گشود و کلمه رحمت ، بر زبان او جاری ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد . آنگاه آدم را به زمین ، خانه آزمایش ها و مشکلات ، فرود آورد تا ازدواج کند ، و فرزندانی پدید آورد ، و خدای سبحان از فرزندان او پیامبرانی بر گزید ...
*** نهج البلاغه - خطبه 1